صدرا شریعتمداری
فعال حوزه مد و لباس
در ساختار کشورهای در حال توسعه، یکی از ارکان مهم پیشرفت، تغییر در نگرش است و این تغییر جز با تزریق دانش امکانپذیر نیست. مبادی مختلفی برای تغییر ذات و هویت یک بازار وجود دارد و در این بین رسانهها از اجزای بسیار مهم و ارکان اصلی تغییر به شمار میروند. رسانه میتواند سمت و سوی عام در تفکر موجود صنایع را به خوبی تغییر دهد و نیاز مبرم تزریق دانش را در قیاس با بازارهای توسعهیافته دوچندان کند.
پویایی در صنعت پوشاک موضوعی است که سالهاست از دید اتحادیهها و انجمنها مخفی مانده و شاید بزرگترین دلیل این اهمال را میتوان در عدم توجه این بخشها با مقوله رسانهها دانست. من بهعنوان یک فعال در محیط کسب و کار برندهای پوشاک به خوبی به یاد دارم که ضعف رسانه پویا در صنعت خردهفروشی در سالهای اخیر چگونه موجب عقبگرد تولید داخل شده و فاصله بین برندهای ایرانی را با برندهای غربی تا چه حد نمایان ساخته بود، فاصلهای مجازی که تنها به دلیل صامت بودن برندهای ایرانی در بازار بهوجود آمده بود. تنها یک راه برای خروج از این بحران وجود داشت و آنهم استقرار رسانهای پویا در این بین بود. در بیشتر بازارهای تکاملیافته برندها در اروپا علاوهبر تعداد زیادی از دانشگاهها و مراکز تولید و تزریق دانش، مدیاهایی خاص در این زمینه وجود دارند که سکان تغییر در نگرش و ساختار صنعت مد را در دست دارند و این موضوع در ایران به حدی فقیر است که رسانههای اجتماعی مانند شبکههای اجتماعی بهعنوان رسانههای روابط عمومی برندها استفاده میشوند، در صورتیکه این شبکهها تنها ابزارهایی نادقیق در این بین هستند و خط مشی اصلی آنها توسط رسانههایی دیگر ایجاد میشود.
اکنون به همت مجله وزین تجارت طلایی نمیتوان فقر قبلی را دیگر حس کرد و حرکتهای جدید و ساختاری متفاوت در این صنعت در حال شکلگیری است. صنعت پوشاک به خوبی متوجه قدرت این رسانه شده و آن را جزئی اصلی از اکوسیستم خود به شمار میآورد. موضوعاتی که هرگز توسط انجمنها و اتحادیهها مطرح نشده بود، اینبار رنگ و بویی خاص به این صنعت بخشیده و شادی و نشاطی فراگیر را در مجموعهها خلق کرده است. گرچه هنوز در آغاز راه تغییر نگرش هستیم اما این چراغ اکنون روشنگر مسیر پیش رو شده است.
برای من بهعنوان یک طراح برند همکاری با مدیا یک رکن اصلی است و از ابتدا همراهی من با این رسانه موجب شده تا مسیری طولانی برای ثبت حضور یک برند را در خانواده کوچک صنعت پوشاک و خردهفروشی، کوتاهتر کنم و اثرات بسیار بسزایی را در این همکاری بهدست بیاورم. اصولا در ترکیب ساخت یک برند مشتریمحور رسانهها ابعادی کلیدی دارند و بدون استفاده از رسانه هویت برند قابلیت انتشار نخواهد داشت، اخباری که در روزهای پس از برگزاری مراسم اخیر در مدیاهای مختلف انعکاس داشت خود جوابی است محکم بر اهمیت و لزوم همراهی با این قبیل رسانهها. برند ایرانی با استفاده از موج خبری ساخته شده در این رسانهها میتواند از غلاف بیصدایی خارج شده و به یک برند دارای قدرت تکلم تبدیل شود. برای برند ایرانی امروز این قدرت تکلم مهمترین فاکتور در نمایش تغییر است. البته ناگفته نماند که این موضوع باید در صنعت به گونهای نهادینه شود که زمینههای نقد ساختارگرا را در جامعه پوشاک تسهیل کند و تنها به تعریف و تمجید از برندها و کارآفرینان بسنده نشود، پویایی این صنعت در رسانهها باید خود را با موج جدید رسانههایی از این دست منطبق کند و دیگر نمیتوان بدون این نوع رسانهها و تنها با اکتفا به روشهای سنتی ناکارآمد به پویایی رسید.