به یاد استاد جمشید مشایخی؛ در کوچه پس کوچه های تهران

انگار همین دیروز بود.
وقتی اردیبهشت ماه ۹۲ میزبان کمال الملک سینمای ایران بودیم.
جاییکه گفتیم و شنیدیم و لذت بردیم از مصاحبت با بزرگ مرد سینما و هنر ایران زمین
اما اینبار گفت وگوی ما رنگ بوی دیگری جز سینما و هنر هفتم داشت.از کوچه پس کوچه های تهران، خرید و علاقه مندی های استاد پرسیدیم.
از نظرات جالب ایشان درخصوص مراکز خرید و برندها و علاقه مندی هایشان به این حوزه سیراب شدیم.
روحشان شاد
یادشان گرامی

در کوچه پس کوچه های تهران با جمشید مشایخی
من ایرانی پسندم و سادگی را دوست دارم

از جمشید مشایخی گفتن، همیشه و در همه حال خوب است. استاد سینمای ایران که با تمام کسالت ها و خستگی هایی که دارد به مهربانی هر چه تمام تر به حرف های مان گوش می دهد و در پاسخ لبخندی می زند و نگاهش را به دورها می سپارد و در ادامه می گوید:«تهران، سراسر برای من خاطره است.» استاد جمشید مشایخی و به قول فرزندان و نزدیکانش «آقا جان» در منزل به استراحت می پردازد و گاهی برای مرور خاطره هایش به خیابان های تهران سرکی می کشد. گپ و گفت خودمانی ما این بار، اما با قبل متفاوت تر است. از وی می پرسیم که چطور خرید می کند و برای خرید به کجاها می رود و چطور خرید می کند و در پاسخ می شنویم که...
استاد از کارهای جدید چه خبر؟
فعلا که هیچ! در منزل استراحت می کنم. به خاطر کسالت و خستگی، سر کار جدیدی نرفتم. 
و حتما گهگاهی از منزل خارج می شوید...
بله. ولی اکثراً با پسرم یا با آژانس به این طرف و آن طرف می روم. 
خریدهایی که انجام می دهید به عهده چه کسی است؟
یک سری خریدها شخصی است خودم حتما باید بروم ولی بقیه خریدها را خانواده انجام می دهند. 
مثلاً خریدهای شخصی شامل چه مواردی است؟
به عنوان مثال زمانی که بخواهم کت و شلوار بخرم، مجبورم خودم در خرید حضور داشته باشم. 
خودتان تنها می روید یا کسی همراهی تان می کند؟
اکثراً پسرم مرا همراهی می کند. 
آیا مرکز خرید خاصی را برای این خرید در نظر دارید؟
نه. جای خاصی نیست. مثل تمام شهروندان ایران، هر جایی که اجناسش خوب باشد را انتخاب می کنم و خریدم را انجام می دهم. اینکه جاهایی باشد که مارک دار باشند و جوان پسند را دوست ندارم. البته برای برخی خریدها، جاهای ثابت را دارم. 
پس سادگی را ترجیح می دهید... مثل رفتارتان که افتاده و خاکی است. 
(لبخندی می زند) دوست دارم همه چیز ساده باشد. بی زرق و برق ولی مرتب. حتی زمانی که می خواهم با آژانس به جایی بروم، از ایشان درخواست می کنم که اتومبیل مدل بالا نفرستند. دوست ندارم زمانی کسی مرا ببیند و بگوید از اتومبیل گران قیمت استفاده می کنم. 
برای خریدهای دیگر چطور؟
گاهی اگر بخواهم جعبه ای شیرینی بخرم، به قنادی الف، نزدیک منزل مان می روم یا سوپرمارکتی که همین نزدیکی هاست ولی دورتر خیر. 
زمانی هست که شما به فروشگاهی می روید. جنسی خارجی را در کنار جنس ایرانی برای شما قرار می دهند. کدام یک را انتخاب می کنید؟
من به واقع ایرانی پسند هستم. حتی همیشه در کلامم سعی می کنم این وطن پرست بودن را نشان دهم. بارها شاید برای من اتفاق افتاده باشد که از ایران بروم ولی به این جمله اعتقاد دارم که ایران سرای من است. عاشق ایران هستم.
زمانی که شما وارد یک مرکز تجاری می شوید، با شما چطور برخورد می کنند؟

 خیلی خوب و مهربانانه. همیشه برخوردها با من خوب بوده است ولی هیچ وقت برخورد ناراحت کننده ای از کسی ندیده ام.
به خاطر شهرت تان اذیت نمی شوید؟ اینکه به راحتی نتوانید در خیابان یا مراکز تردد کنید...
مردم که همیشه به من لطف دارند. حتی اگر سوار آژانس باشم و مرا ببینند و از من بخواهند با آنها عکس بگیرم، به راننده می گویم کنار توقف کند تا عکس شان را بگیرند. من عاشق بچه ها و جوانان هستم.
فروشگاه های زنجیره ای مختلفی در تهران وجود دارد مثل شهروند، اتکا و ... آیا به این مراکز هم سر می زنید؟
نه. به این فروشگاه ها نمی روم. شلوغی را دوست ندارم. 
از خیابان های تهران برای مان بگویید... کدام نواحی را دوست دارید؟
قطعه قطعه و سانت به سانت خیابان های تهران را دوست دارم. 
بیشتر کدام خیابان ها؟ شریعتی، ولیعصر یا ...
همه جای تهران برای من خاطره دارد. سعی می کنم گهگاهی تمام محله های تهران را بگردم. حتی خیابان سیروس تهران. زمانی هم با همسرم به منزلی که در آنجا عقد کرده ایم، می رویم. همه جا برای من خاطره انگیز است. حتی خانه ای در سعادت آباد که حدود سیزده سال در آنجا زندگی کردیم. خاطره خوبی از این خیابان ها دارم. 
همیشه شما مرتب هستید. حتی زمانی که کسالت دارید. لباس مورد علاقه استاد مشایخی چیست؟
یک دست کت و شلوار، پیراهن و کراوات و همیشه سعی می کنم کفشم ساده باشد. البته اگر زمستان باشد یک پلیور ساده به آنها اضافه می شود.