فشن و آینده پایدار
کسبوکار تولید و فروش لباس و لوازم جانبی بسیار منابعبر است. علاوه بر این، در دو دهه گذشته، مصرف لباس رشد زیادی در دنیا داشته است بهنحویکه مصرفکننده معمولی یک لباس را تنها برای بخشی از عمر مفید آن میپوشد و سپس آن را دور میاندازد که این امر به دوبرابر شدن تولید لباس در دنیا طی ۱۵ سال گذشته انجامیده است.
براساس گزارش فوربس، در سرتاسر جهان هر ثانیه یک کامیون منسوجات دفن یا سوزانده میشود. مصرف بیشاز اندازه مرتبط با فرهنگ و ماهیت دور ریختن مد همچنان مشکلساز است. تولید و ذخیره بیشازحد منجر به ضایعات بیشتر مد میشود و درنتیجه مشکلات زیستمحیطی شدیدی را به همراه دارد.
مدل اقتصاد خطی فعلی شرکتها تحت بازنگری قرار گرفته است؛ چراکه فشارهای زیستمحیطی و اجتماعی در سراسر جهان درحال افزایش است. این پویاییهای صنعت منجر به افزایش علاقه به راهحلهای اقتصاد چرخشی شده است.
بسیاری از شرکتها در کاهش ضایعات در عملیات مستقیم خود تاحدی موفق بودهاند. برخی نیز با تامینکنندگان برجسته در زمینه ضایعات تولید همکاری میکنند. بااینحال چنین تلاشهایی تنها بخشهای کوچکی از زنجیره ارزش را پوشش میدهند و نتیجه نهایی این است که بهبود این چرخه نیاز به تلاش افزونتری دارد.
اقتصاد چرخشی (Circular Economy) درحالحاضر مفهومی محبوب است که توسط مجامع بینالمللی مختلف مانند اتحادیه اروپا، دولتهای گوناگون و بسیاری از کسبوکارها در سراسر جهان ترویج میشود.
از سال ۲۰۰۹، این چشمانداز جدید از اقتصاد با فرصتهای کسبوکاری مرتبط، توسط بنیاد الن مکآرتور بهطور موفقیتآمیزی ترویج شده است. تعاریف مختلفی از چرخشی ارائه شدهاند که توجهات را به جنبههای خاصی از پیشنهاد معطوف میکنند. اتخاذ مدل اقتصاد چرخشی فراتر از دوستدار محیطزیست بودن است، زیرا راهحلهای دایرهای پتانسیل افزایش سودآوری برای کسبوکارهایی دارند که عملیاتشان را بهطور استراتژیک بازشکل دادهاند و افزون بر این امر، دایرهای بودن را در قلب برنامههای آینده خود جای میدهند.
هدف اقتصاد چرخشی این است که جامعه انسانی را بهسمت سیستمی از تولید و مصرف سوق دهد که اثرات منفی زیستمحیطی را بهحداقل برساند و درنتیجه مرزهای سیارهای را حفظ یا بازسازی کند. بهدلیل چالشهای اقتصادی ذاتی و تهدیدهای زیستمحیطی که توسط سیستم اقتصادی فعلی ایجاد میشود، این الگوی جایگزین بهتازگی در سطوح گوناگون جامعه (مانند کسبوکار، دولت، شهروندان و...) توجه و علاقه جهانی کسب کرده است. پیشنهادهای اقتصاد چرخشی بهدلیل همگرایی روندهای کلان فناوری، مقرراتی و اجتماعی که با هم به ایجاد فشار برای تحولات شدید و تاریخی در نحوه کسبوکار ما کمک میکنند، بهطور فزایندهای جذاب، انجامپذیر و سودآور بهنظر میرسند.
تفاوت مدلهای کسبوکار رایج (مبتنیبر اقتصاد خطی) با مدلهای کسبوکار اقتصاد چرخشی
اقتصاد چرخشی به مدیریت موجودی داراییهای ساختهشده، مانند زیرساختها، ساختمانها، وسایل نقلیه، تجهیزات و کالاهای مصرفی میپردازد تا ارزش و کاربری آنها را تا حد ممکن و برای مدتی طولانیتر حفظ کند؛ و موجودی منابع را در بالاترین خلوص و ارزش نگه دارد. این مدل با اقتصاد خطی متفاوت است، زیرا اهدافش شامل حفظ ارزش (نه ایجاد ارزشافزوده)، بهینهسازی مدیریت موجودی (نه جریانها) و افزایش کارایی استفاده از کالاها (نه تولید کالاها) است.
اقتصاد خطی در نقطه فروش یا درِ کارخانه متوقف میشود، جایی که مالکیت و مسئولیت کالاها از تولیدکنندگان به مصرفکنندگان منتقل میشود و پسازآن مصرفکنندگان گزینه بهینهسازی یا عدم بهینهسازی استفاده از کالاها بهعنوان داراییها در حلقههای متمرکز بازاستفاده، تعمیر و بازسازی را دارند. تصمیمات مصرفکنندگان میتواند براساس عوامل زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی باشد و تحتتاثیر عوامل خارجی مانند آموزش، رفتارهای همتایان، بازاریابی و جاذبههای اخلاقی قرار گیرد.
مدیریت دارایی جهت حفظ ارزش و کاربری موجودیها برای طولانیترین مدت، ویژگی کلیدی است که اقتصاد چرخشی را از مدیریت جریان زنجیره تامین برای ایجاد ارزشافزوده فوری در اقتصاد خطی متمایز میکند. اقتصاد چرخشی نگرش «مراقبت» و «عامل زمان» را به اقتصاد و جامعه معرفی میکند. اغلب، جامعه به همان اندازه که با دانش و اشیا ساختهشده و منابع مادی بیرحمانه است، با دانش نیز بیرحمانه است: دانش گذشته، اغلب با افراد دانشمند از بین میرود. موزهها و کتابخانهها میتوانند مصنوعات ایجادشده توسط دانش را حفظ کنند، اما بهسختی خود دانش را- که شامل تجربههای انباشتهشده از «تجربه و خطا»، «موفقیتها و شکستها» در بهکارگیری دانش است- حفظ میکنند.
چالشهای تبدیل ضایعات به ثروت
زنجیره ارزش خطی کنونی بهشدت به مواد اولیه از منابع تجدیدناپذیر متکی است. این مواد شامل کودها برای رشد پنبه، نفت برای تولید الیاف مصنوعی و مواد شیمیایی مختلف برای تولید رنگ و... میشوند. این موضوع، همراه با اینکه لباسها بهطور فزایندهای بهعنوان محصولات یکبار مصرف درنظر گرفته میشوند، منجر به چالشهای ضایعات در سراسر زنجیره ارزش شده است.
اولین نکتهای که باید درنظر گرفت، ترکیب مواد است. انتخاب مواد تاثیر زیادی بر ردپای کلی لباس از کشت (زمین، کود و استفاده از آب) تا فرآوری (استفاده از انرژی، مواد شیمیایی و آب)، استفاده (آلودگی میکروپلاستیکها) و درنهایت قابلیت بازیافت دارد.
تولید منابعبر یکی دیگر از حوزههای بزرگ ضایعات است. انتظار میرود انتشار کربن در صنعت فشن تا سال ۲۰۲۵ بیش از دوبرابر شود. علاوه بر این، مرحله فرآوری، انرژی زیادی مصرف میکند و ریسندگی و شستوشوی الیاف نیز میتواند مواد شیمیایی و آب زیادی مصرف کند، بهطوریکه آلودگی آب به یک مساله روزافزون تبدیل شده است.
سومین حوزه ضایعات، قابلیت دور انداختن محصولات است. نبود زیرساختهای جمعآوری و بازیافت به این معناست که مقدار زیادی از لباسها درنهایت به محلهای دفن زباله میروند. در سطح جهانی، تنها ۲۰ درصد از لباسها مجددا استفاده یا بازیافت میشوند.
اقتصاد چرخشی مدلی است که در آن مواد و محصولات بهجای دور انداختن، بهصورت مداوم در چرخه تولید و مصرف باقی میمانند. در این مدل تمرکز بر طراحی محصولات بادوام، قابلتعمیر و بازیافت، استفاده مجدد از مواد و ترویج فرهنگ تعمیر و نگهداری است.
مزایای اقتصاد چرخشی در صنعت فشن
بهکارگیری اقتصاد چرخشی در صنعت فشن مزایای مختلفی دارد که عبارتند از:
کاهش تولید زباله: با افزایش طول عمر محصولات و استفاده مجدد از مواد، حجم زبالههای نساجی بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد.
صرفهجویی در منابع طبیعی: با استفاده مجدد از مواد و کاهش تولید محصولات جدید، فشار بر منابع طبیعی مانند آب و انرژی کاهش مییابد.
کاهش انتشار گازهای گلخانهای: تولید و حملونقل محصولات به میزان قابلتوجهی کاهش مییابد که منجر به کاهش انتشار گازهای گلخانهای میشود.
ایجاد اشتغال: توسعه صنایع بازیافت و تعمیر لباس، فرصتهای شغلی جدیدی را ایجاد میکند.
ترویج فرهنگ مصرف مسئولانه: اقتصاد چرخشی، فرهنگ مصرف مسئولانه را در بین مردم ترویج میدهد و آگاهی آنها را نسبت به تاثیرات محیطزیستی مصرف خود افزایش میدهد.
چگونگی حرکت برندهای فشن بهسمت مدلهای اقتصاد چرخشی
برندهای فشن میتوانند با اتخاذ راهبردهای متنوع و انجام تغییرات ساختاری بهسمت مدلهای اقتصاد چرخشی حرکت کنند. در ادامه چگونگی بهکارگیری اقدامات مختلف اقتصاد چرخشی و مثالهایی از شرکتهایی که این اقدامات را در حوزه فشن انجام دادهاند، ارائه شده است.
طراحی پایدار و استفاده از مواد پایدار: استفاده از مواد بازیافتی، تجدیدپذیر و ارگانیک در طراحی لباسها.
برند Stella McCartney از مواد پایدار مانند پلیاستر بازیافتی و پنبه ارگانیک و چرمهای مصنوعی در طراحیهای خود استفاده میکند و درپی کاهش تاثیرات زیستمحیطی است.
طراحی برای دوام: تولید لباسهایی باکیفیت بالا که عمر طولانی داشته باشند و بهراحتی قابلتعمیر باشند.
برند Patagonia به طراحی محصولات بادوام و مقاوم مشهور است و مشتریانش را به تعمیر و استفاده طولانیتر از محصولات تشویق میکند.
طراحی مدولار: طراحی لباسها بهگونهای که قطعات مختلف آن جداشدنی و جایگزینپذیر باشند.
برند Eileen Fisher از طراحی مدولار استفاده میکند. این برند با طراحی لباسهایی که بهراحتی قابلتغییر، بهروزرسانی یا ترکیب با سایر قطعات هستند، تلاش میکند عمر محصولاتش را افزایش دهد و مصرفکنندگان را به استفاده طولانیتر از لباسهایش تشویق کند.
بهینهسازی فرآیندهای تولید و کاهش ضایعات: بهینهسازی فرآیندهای تولید برای کاهش ضایعات مواد اولیه و استفاده از فناوریهای جدید.
برند Eileen Fisher برنامهای به نام Waste No More دارد که از ضایعات نساجی خود برای تولید محصولات جدید استفاده میکند.
بازیافت ضایعات تولیدی: جمعآوری و بازیافت ضایعات تولیدی بهمنظور استفاده مجدد در تولید محصولات جدید
برند H&M برنامه بازیافت جهانی دارد که در آن مشتریان میتوانند لباسهای قدیمی خود را به فروشگاهها برگردانند تا به مواد بازیافتی تبدیل شوند.
توسعه مدلهای کسبوکار پایدار و مدلهای اشتراکی: ارائه خدمات اجاره و اشتراکگذاری لباسها به مشتریان
شرکت Rent the Runwayمدل کسبوکار اجاره لباسهای روزمره را ارائه میدهد که به مشتریان اجازه میدهد لباسهای مختلف را بهصورت موقتی اجاره کنند.
فروش محصولات دستدوم: ایجاد پلتفرمهایی برای فروش لباسهای دستدوم
پلتفرم The RealReal محصولات لوکس دستدوم را میفروشد و به ترویج استفاده مجدد و کاهش ضایعات کمک میکند.
خدمات تعمیر و نگهداری: ارائه خدمات تعمیر و نگهداری برای افزایش طول عمر محصولات
برند Levi’sخدمات تعمیر جین را از طریق برنامهای با نام Levi’s Tailor Shops ارائه میدهد تا به افزایش طول عمر محصولات کمک کند.
همکاری با تامینکنندگان پایدار: انتخاب تامینکنندگانی که به اصول پایداری و اقتصاد چرخشی متعهد هستند.
برند H&M برنامهای به نام Sustainable Cotton دارد که هدف آن استفاده از صددرصد پنبه پایدار تا سال 2025 است. این شرکت با هدف کاهش اثرات منفی زیستمحیطی ناشی از تولید پنبه و حمایت از کشاورزی پایدار تعهد کرده است که تمامی محصولات پنبهای خود را از منابع پایدار تهیه کند. H&M یکی از بزرگترین خریداران پنبه پایدار در جهان است و تلاش دارد با استفاده از این نوع پنبه، هم منابع آب و هم استفاده از مواد شیمیایی مضر را کاهش دهد و به بهبود وضعیت کشاورزان محلی کمک کند.
استفاده از روشهای حملونقل کمکربن: بهینهسازی لجستیک و حملونقل برای کاهش اثرات زیستمحیطی
برند Adidas از روشهای حملونقل کمکربن و بهینهسازی لجستیک برای کاهش اثرات زیستمحیطی استفاده میکند.
آموزش مصرفکنندگان: افزایش آگاهی مصرفکنندگان درباره اهمیت اقتصاد چرخشی و روشهای پایداری
برند Gucciاز طریق برنامه Gucci Equilibrium مشتریان را درباره اهمیت پایداری و اقتصاد چرخشی آموزش میدهد.
تشویق به مصرف کمتر و استفاده مجدد: ترویج فرهنگ مصرف مسئولانه و استفاده مجدد از محصولات
برند Vivienne Westwood مشتریان خود را تشویق به خرید کمتر و انتخاب محصولات باکیفیت و پایدار میکند.
توسعه فناوریهای جدید و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه: تحقیق و توسعه فناوریهای جدید برای تولید مواد پایدار و بازیافت بهتر
برند Bolt Threads با توسعه فناوریهای جدید، موادی مانند ابریشم مصنوعی میسازد که در صنعت فشن استفاده میشوند.
استفاده از هوشمصنوعی و دادهکاوی: استفاده از فناوریهای هوشمصنوعی برای بهینهسازی تولید و مدیریت زنجیره تامین
برند Zara از دادهکاوی و هوشمصنوعی برای بهینهسازی زنجیره تامین و کاهش ضایعات استفاده میکند.
رعایت مقررات زیستمحیطی: پیروی از مقررات و استانداردهای زیستمحیطی ملی و بینالمللی
برند Nike گزارشهای سالانه Sustainability Report را منتشر میکند که عملکرد زیستمحیطی و اجتماعی خود را بهصورت شفاف ارائه میدهد.
تعهد به گزارشدهی شفاف: گزارشدهی شفاف و دقیق درباره عملکرد پایدار و میزان ضایعات و مصرف منابع
برند H&M به استانداردهای زیستمحیطی مختلف پایبند است و گزارشهای سالانه درباره عملکرد پایدار خود منتشر میکند.
همکاری با سایر برندها و نهادها: همکاری با سایر برندها، سازمانهای غیردولتی و نهادهای دولتی برای ترویج اقتصاد چرخشی
پلتفرم جهانی Fashion for good جهت نوآوری در صنعت فشن به همکاری برندهای مختلف و سازمانهای غیردولتی برای ترویج اقتصاد چرخشی میپردازد.
ایجاد ابتکارات جمعی: بنیاد Ellen MacArthur Foundation با برندهای مختلفی مانند H&M و Burberry همکاری میکند تا ابتکاراتی برای ترویج اقتصاد چرخشی در صنعت فشن ایجاد کند.
با انجام این اقدامات، برندهای فشن میتوانند بهطور موثری بهسمت مدلهای اقتصاد چرخشی حرکت و درعینحال به کاهش ضایعات، حفظ منابع طبیعی و ایجاد یک صنعت فشن پایدارتر کمک کنند.
چالشهای بهکارگیری اقتصاد چرخشی در صنعت فشن
تغییر سمتوسو از اقتصاد خطی به اقتصاد چرخشی البته چالشهایی نیز دارند که عبارتند از:
تغییر در الگوهای مصرف: تغییر عادات مصرفی مردم و ترغیب آنها به خرید لباسهای باکیفیت و پایدار، زمانبر و چالشبرانگیز است.
هزینه بالای تولید محصولات بادوام: تولید محصولات باکیفیت بالا و بادوام، معمولا هزینه بیشتری نسبت به محصولات ارزانقیمت و یکبارمصرف دارد.
کمبود زیرساختهای بازیافت: در بسیاری از کشورها، زیرساختهای لازم برای جمعآوری و بازیافت مواد نساجی بهاندازه کافی توسعه نیافته است.
هدف اقتصاد چرخشی امکانپذیر ساختن گذار جامعه انسانی بهسمت سیستمی از تولید و مصرف است که کمترین اثرات جانبی زیستمحیطی را داشته باشد و درنتیجه زمین را حفظ یا بازسازی کند. بهدلیل چالشهای ذاتی اقتصادی و تهدیدات زیستمحیطی ناشی از سیستم اقتصادی فعلی، این الگوی جایگزین اخیرا در سطح جهانی و در همه سطوح جامعه (مانند کسبوکار، دولت، شهروندان و...) موردتوجه و علاقه قرار گرفته است.
اقتصاد چرخشی رویکردی امیدبخش برای حل چالشهای زیستمحیطی صنعت فشن است. با اتخاذ این رویکرد میتوان به آیندهای پایدارتر و با مصرف مسئولانهتر دستیافت. برای تحقق این هدف، همکاری بین دولتها، صنایع، طراحان، مصرفکنندگان و سازمانهای غیردولتی ضروری است.
میلاد بخشی دکترای مدیریت بازاریابی مشاور و فعال حوزه خرده فروشی و مد